http://aviniilam.ParsiBlog.comآوينيParsiBlog.com ATOM GeneratorThu, 28 Mar 2024 15:40:31 GMTدرويشي515tag:aviniilam.ParsiBlog.com/Posts/5/%d9%85%d9%88%d8%b3%d8%b3%d9%87+%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af%d9%8a+%d8%b4%d9%87%d9%8a%d8%af+%d8%a2%d9%88%d9%8a%d9%86%d9%8a/Tue, 13 Jan 2009 10:55:00 GMTموسسه فرهنگي شهيد آويني<div dir='rtl'><P dir=rtl><FONT face="Times New Roman"><FONT color=#0000ff><SPAN style="FONT-SIZE: 18pt; COLOR: blue;">موسسه فرهنگي </SPAN><SPAN style="FONT-SIZE: 18pt; COLOR: red;">شهيد</SPAN><SPAN style="FONT-SIZE: 18pt; COLOR: blue;"> آويني</SPAN><SPAN dir=ltr style="FONT-SIZE: 18pt; COLOR: blue;"></SPAN></FONT></FONT></P>
<br><P dir=rtl><FONT face="Times New Roman"><FONT color=#0000ff><SPAN style="FONT-SIZE: 17pt; COLOR: white;">ارائه دهنده انواعسي دي </SPAN><SPAN style="FONT-SIZE: 14pt; COLOR: white;">* کاست هاي کامل مذهبي* جبهه و جنگ* از تمام مداحان و تيديل و تکثير *ميکس و صدا گذاري ميباشد</SPAN></FONT></FONT></P>
<br><P dir=rtl><SPAN style="FONT-SIZE: 17pt; COLOR: black;"><FONT face="Times New Roman"><FONT color=#0000ff>آدرس:ايلام* پاساژ مهران* طبقه دوم</FONT></FONT></SPAN></P>
<br><P dir=rtl><FONT face="Times New Roman"><SPAN style="FONT-SIZE: 17pt; COLOR: black;"><FONT color=#0000ff>تلفن تماس:<SPAN dir=rtl style="FONT-SIZE: 21pt; COLOR: black; FONT-FAMILY: " EN-US? New ?Times""><SPAN dir=ltr><FONT face="Times New Roman" color=#0000ff size=3> </FONT></SPAN></P> </div>درويشيtag:aviniilam.ParsiBlog.com/Posts/3/%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%d9%8a+%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87+%d8%b4%d9%87%d9%8a%d8%af+%d8%a2%d9%88%d9%8a%d9%86%d9%8a/Fri, 12 Dec 2008 16:38:00 GMTزندگي نامه شهيد آويني<div dir='rtl'><H1> </H1>
<br><P><BR>
<br><DIV class=GImg><A href="http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1386/01/76682122031741191306435246462232114938165.jpg"><img id=img0 style="WIDTH: 297px; HEIGHT: 218px" height=210 src="http://img.tebyan.net/big/1386/01/76682122031741191306435246462232114938165.jpg" width=180 onload="ResetWH(this,470);"></A></DIV>
<br><P>شهيد سيد مرتضي آويني در شهريور 1326در شهرري به دنيا آمد . پدرش مهندس معدن بود و به اقتضاي كارش هر از چندي به شهري ميرفت و در آن ساكن ميشد و پس از آن مأموريتي ديگر و شهري ديگر . خانواده هم از او تبعيت ميكرد . پس دوران كودكي و نوجواني مرتضي در شهرهاي مختلفي سپري شد . او دوره دبستان و نيمي از دورة دبيرستان را در شهرهاي زنجان ، تهران و كرمان گذراند و دوباره به تهران بازگشت و سه سال آخر دبيرستان را در دبيرستان هدف تهران طي كرد تا آن كه در سال 1344ديپلم گرفت .
<br><P>او از كودكي با هنر انس داشت . شعر ميسرود ، نقاشي ميكرد و داستان و مقاله مينوشت . دست آخر همين علاقه بسيار موجب شد كه در دانشگاه ، رشته معماري را انتخاب كند و در آن به تحصيل بپردازد . اما ورود به دانشگاه ، او را كه تشنه شناخت حقيقت بود راضي نكرد . محيط دانشگاه را متفاوت از آنچه ميخواست يافت و نسبت به تحصيل بيميل شد . اين بود كه تحصيلش به درازا كشيد . بخشي از روزهايش را به كار كردن ميگذراند تا از نظر مالي مستقل باشد و بخشي ديگر را به همان كارهاي ذوقياش ، خواندن ، نوشتن و سرودن و نقاشي ميگذراند و آنچه باقي ميماند صرف درس خواندنش ميشد .
<br><P>
<br><P>
<br><DIV class=GImg><A href="http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1386/01/2321631849712421479109175138672417454231.jpg"><img id=img0 style="WIDTH: 310px; HEIGHT: 226px" height=210 src="http://img.tebyan.net/big/1386/01/2321631849712421479109175138672417454231.jpg" width=180 onload="ResetWH(this,470);"></A></DIV>
<br><P>مطالعه ادبيات و فلسفة برايش مهم و لذت بخش بود . چرا كه پنجرهاي بود كه از آن نگاهي هر چند جزئي به حقيقت داشت ؛ و روح بيآرام او هميشه در پي يافتن حقيقت بود . و براي اين كار به هر دري ميزد . كتاب ميخواند ، به شبهاي شعر و گالريهاي نقاشي ميرفت ، موسيقي كلاسيك گوش ميكرد و ساعتها با دوستانش مباحثه ميكرد . مباحثاتي كه به گفته خودش سرشار از « تظاهر به دانايي » بود و دست آخر دريافت كه « تظاهر به دانايي هرگز جايگزين دانايي نميشود . »
<br><P>تلاش صادقانه او براي رسيدن به حقيقت او را روز به روز جلوتر ميبرد . سرانجام زماني رسيد كه هر چه پيش از اين نوشته بود جمع كرد و سوزاند ، چرا كه دريافته بود آن همه حديث نفس اوست و بهانهاي براي دور ساختنش از حقيقت . و او حالا حقيقت را به گونهاي ديگر طلب ميكرد . در همين حس و حال بود كه سال 1357رسيد .
<br><P>در سال 1357 زماني كه شعلههاي انقلاب اسلامي از هر گوشه مملكت زبانه ميكشيد مرتضي آويني همسفر زندگي خود را شناخت و با او ازدواج كرد . خانم مريم اميني هم ، چون خود او به هنر و ادبيات علاقه بسيار داشت و اين دو در كنار هم ميتوانستند تجربيات مشتركي كسب كنند كه به فهم حقيقت ياريشان كنند .
<br><P>انقلاب كه پيروز شد ، آويني گويي گمشده خود را يافته بود . هر چه تا پيش از آن خوانده بود و انديشيده بود كنار گذاشت و در پي شناخت انديشهاي بر آمد كه آن روزها چون روحي لطيف در همه جاي ايران جاري بود . عشق و علاقه آويني به تفكرات امام خميني ( ره ) و انديشه حكومت ديني او را يكسره به خدمت انقلاب در آورد . آويني به ضرورت زمان ، فعاليتش را در ديگر رشتههاي هنري كنار گذاشت و به فيلمسازي روي آورد . تلاش او آن بود كه حقيقت سيال زمان خود را روي نوار سلولوييد ثبت كند تا تحركي باشد براي آناني كه امروز زندگي ميكنند و درسي باشد بر آناني كه در آينده خواهند آمد .
<br><P>او كار فيلمسازياش را از گروه تلويزيوني جهاد سازندگي و با ساخت فيلمهاي مستند آغاز كرد . نخستين كار اين گروه تهيه گزارشي تصويري از سيلي بود كه در سال 1358 در خوزستان جاري شد . پس از آن مجموعه مستند « شش روز در تركمن صحرا » و « خان گزيدهها » را ساخت . اين دو مجموعه به تحركات نظامي گروههاي مسلح ضد انقلاب در منطقه گنبد و قواي خوانين فيروز آباد فارس عليه انقلاب اسلامي ميپرداخت . در فيروز آباد فارس هنگامي كه كار فيلمبرداري در جريان بود گروه سازنده مجموعه در محاصره نيروهاي خوانين قرار گرفت و با مشكلات زيادي خود را به شهر رساند . و اين گونه بود كه آويني نخستين صحنههاي جنگياش را در نبرد با خوانين تهيه كرد .
<br><P>
<br><P>
<br><DIV class=GImg><A href="http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1386/01/10273411431324911113310211656561592041765.jpg"><img id=img0 style="WIDTH: 325px; HEIGHT: 222px" height=210 src="http://img.tebyan.net/big/1386/01/10273411431324911113310211656561592041765.jpg" width=180 onload="ResetWH(this,470);"></A></DIV>
<br><P>سرانجام جنگ از راه رسيد و آويني كه در جست و جوي حقيقت بود دوربيناش را به سوي جبههها گرداند . نخستين فيلمي كه او در بارةجنگ ساخت « فتح خون » نام گرفت . در اين فيلم او از محاصره غم انگيز خرمشهر روايت كرد . پس از آن دست به كار ساخت مجموعه ديگري در باره جنگ شد كه يازده قسمت داست و عنوان آن همان دغدغه هميشگي مرتضي بود ؛ « حقيقت » . و بالاخره كار بعدي او مجموعه « روايت فتح » بود كه سالها علاقهمندان به دفاع هشت ساله مردم ايران را پاي تلويزيونها نشاند .
<br><P>روايت فتح كه پخش آن از سال 1364 شروع شد مجموعهاي بود با ويژگيهاي نو . گزارشي مستقيم و بيواسطه بود از آنچه كه در خطوط مقدم جبههها ميگذشت ؛ به دور از شعار و به دور از تصنع . آويني در اين مجموعه تلاش كرد از آنچه كه ميتواند مانع انعكاس طبيعي رويدادهاي جنگ گردد ، كنار باشد . آنچه تماشاي اين مجموعه را براي بينندگان پرشمارش لذت بخش ميكرد صداي گرم او بود كه گفتار متن برنامه را با لحني صميمانه و دلنشين ميخواند . لحني كه براي هميشه در ذهن و ياد بينندگان روايت فتح باقي خواهد ماند .
<br><P>فيلمسازي تنها فعاليت آويني نبود . او در كار مطبوعات هم دستي داشت و نوشتههاي با ارزش زيادي در مطبوعات مختلف از او به جاي مانده است . ماهنامه « اعتصام »( ارگان انجمنهاي اسلامي سراسر كشور كه از سوي سازمان تبليغات اسلامي منتشر ميشد) نخستين نشريهاي بود كه سلسله مقالات منظم او را در خود جاي داد . پس از آن ماهنامه « جهاد » نوشتههاي او را منتشر كرد . جهاد را وزارت جهاد سازندگي منتشر ميكرد ؛ جايي كه سيد مرتضي آويني سالهاي طلايي عمرش را در آن سپري كرد .
<br><P>از سال 1365 به بعد آويني نگاه جدي خود را به مباحث نظري سينما معطوف كرد . او در اين سال يك ترم در دانشگاه هنر به تدريس « تمثيل شناسي در سينما » پرداخت و پس از آن كه ديد قالبهاي درسي از پيش طراحي شده در دانشگاه به او امكان تدريس آنچه را كه خود ميخواهد نميدهد از دانشگاه كناره گرفت و به نوشتن تفكراتش در باب سينما پرداخت . نوشتههاي سينمايياش را ابتدا در فصلنامه سينمايي « فارابي » چاپ كرد ، اما از سال 1367 پس از آن كه مرتضي آويني به حوزه هنري رفت و در آنجا مجله « سوره » را با سردبيري خود به راه انداخت ، اين نشريه اصليترين جايي بود كه ميشد نوشتههاي او را در آن خواند . از آن پس سوره مجلهاي بود غني با مقالات ارزشمندي در بارة ادبيات ، نقاشي ، گرافيك ، تئاتر ، سينما و … و در اين ميان نوشتههاي آويني در باره مسائل فرهنگي و فلسفه هنر جايگاهي ويژه داشت .
<br><P>
<br><P>فعاليت آويني در حوزه تنها به انتشار مجله سوره محدود نشد . « گروه تلويزيوني حوزه » و « دفتر مطالعات ديني هنر » دو بخش مهم بودند كه نخستين بار او پايه گذاري كرد . همچنين انتشار مجله « ادبيات داستاني » به عنوان نخستين نشرية تخصصي داستان در ايران محصول كار و انديشة او بود .
<br><P>در سال 1371 سيد مرتضي آويني با توصيه آيتالله خامنهاي ، رهبر انقلاب ، مجموعه تلويزيوني روايت فتح را كه ساخت و پخش آن متوقف شده بود مجدداً پي گرفت و حاصل تلاش دوبارة او در اين زمينه دورة جديد روايت فتح بود كه با نگاهي پختهتر و ارزشهاي فني والاتر بارديگر از تلويزيون پخش شد و خاطره روزهاي پر حماسه دفاع مقدس را در ذهنها زنده كرد .
<br><P>اما ساخت دورة جديد روايت فتح نزديك يك سال بيشتر دوام نيافت . در بهار سال 1372 زماني كه چند روزي از عيد نوروز ميگذشت مرتضي آويني يك بار ديگر سفر مكاشفه آميزش را به جبهههاي جنگ براي ادامه ساخت مجموعه روايت فتح شروع كرد . مقصد او اين بار فكه بود . جايي كه بهترين فرزندان اين آب و خاك در آن دليرانه جان باخته بودند . روز نوزدهم فروردين هنگام بررسي دالاني در منطقه فكه سيد مرتضي آويني كه پيشاپيش گروه حركت ميكرد با يك مين خنثي نشده كه يادگار شوم زمان جنگ بود برخورد كرد و از ناحيه پا به شدت زخمي شد و پيش از آن كه به بيمارستان برسد به خاطر خونريزي زياد به شهادت رسيد .</P>
<br><P><FONT size=4>سيده كوثر آويني دختر شهيدآويني</FONT></P>
<br><P><img alt="" src="http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1387/1/21/7251_167.jpg" border=0 onload="ResetWH(this,470);"></P>
<br><P> </P></div>درويشي